برای هر روز از هفته ام یک دختر به دنیا می آورم

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

برای هر روز از هفته ام یک دختر به دنیا می آورم

مادر شدن یک احساس بی نظیر است ، آدم را سر شوق می آورد

لذّتش قابل قیاس با هیچ لذّت دیگری نیست

خصوصاً اینکه مادر ِ 3 تا دختر + 4 تا پسر ِ قد و نیم قد بشوی 

احساسی که دارد اصلاً قابل توصیف نیست 

اینکه یک روز همه ی فرزندانت را جمع کنی و ببری پارک

و از آقای پشمک فروش هفت تا پشمک بخری

و خودت هم به اندازه ی یک تکه ی کوچک از سهم هرکدامشان بچشی .

یک روز هم دست هفت تایشان را بگیری و ببری پارچه فروشی

و پارچه های خالی خالی بخری و برایشان 3 تا دامن چین چین + 4 تا جلیقه بدوزی

ببریشان کتابخانه و هی بگویی هیـــــــس ! الآن میندازنمون بیرون !

شب های بلند پاییز هم کنار هفت تایشان بنشینی و شال گردن بافتن

و یکی زیر یکی رو را یادشان بدهی و آن ها هم با ذوق شال های رنگی رنگی ببافند 

شال هایی که هرکدام یک رنگ خاص دارند 

مثل رنگ و بوی خودشان ، مثل هفت رنگ رنگین کمان

بعد اینطوری هر روز رنگین کمان را در خانه ات می بینی .

هر روز نوبت ِ یکی باشد که آشپزی کند

هر روز چشیدن ِ دست پخت جدید و خوشمزه و احتمالاً گاهی هم سوخته !

هر روز عصر همه شان را در آشپزخانه جمع کنی و همه با هم کیک بپزید و شوخی کنید و بخندید 

هر از گاهی هم آهنگ بگذاری و هفت تایی شروع کنند به رقصیدن

و تو فقط بنشینی یک گوشه و ذوق کنی از دیدن پرنسس و مسیو هایت .

اینکه ببینی همه شان عزیز دردانه ی پدرشان اند و خودشان را برای او لوس می کنند

و با همین دل بردن هایشان پدر را خلع سلاح می کنند هم ته دلت را قلقلک بدهد

یک شب ِ زمستانی هم در بهارخواب کنارشان بنشینی و چای بنوشی

و خوشه ی پروین را نشانشان دهی و بگویی می بینید آن ها را ؟

  خواهرو برادران  ِ آسمان را ؟ آن ها نقش شما هستند در آسمان

اصلا می دانستید که آسمان هم مثل هر کدام از شما خواهر و برادر دارد ؟ هوم ؟

برای یک بار هم که شده همراه ِ 3 دخترانت+4 پسرانت با تورهای مسافرتی شمال بروی

و کنار ساحل وسطی بازی کنی و صدف جمع کنی و از جنگل برای گلدان ها خزه بیاوری

هر روز بزرگ شدن و قد کشیدنشان را ببینی

و وقتش که رسید یکی یکی بفرستیشان خانه ی بخت

بعد هر کدام از آن ها برای هر روز از هفته شان یک دختر به دنیا بیاورند

و نوروز و شب یلدا و همه ی شب ها بیایند خانه ات مهمانی

اصلاً لذت ِ داشتن هفت دختر و چهل و نه نوه وصف ناشدنی ست ..

فقط احتمالا باید نق نق های پسران ِ یکی یکدانه ی بابا را تحمل کنم که مامان !

چرا واسه من شش تا داداش به دنیا نیاووردی !؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |